موفقیت در معامله گری به چه چیزهایی وابسته است؟
معامله در بازارهای مالی دارای ریسکهای فراوانی است که باعث میشود خیلی از معاملهگران نتوانند در این بازارها به موفقیت برسند، لذا اطلاع از ریسکهای موجود میتواند فعالان این حوزه را یاری رساند تا بتوانند راه خود را پیدا کنند.
نکته حائز اهمیت در این مورد، ریسکهای چند بٌعدی است که غالبا مورد غفلت قرار میگیرد در حالی که برای رسیدن به موفقیت لازم است که تمام ابعاد را مورد بررسی و موشکافی قرار داد تا به سود دهی مستمر رسید.
در این مقاله قصد داریم تعدادی از این ریسکها و زوایای مهم این کار را مورد بررسی قرار دهیم.
ورود نکردن بهتر از ورود زودهنگام است!!
این بیشک مهمترین نکته در بین نکات مطرح شده خواهد بود. البته از دید نویسندهی این مقاله چون قرار است چند مثال واقعی ببینید که خود نویسنده دچار آنها شده پس این قسمت را با گوشت و پوست و استخوان درک کردهایم.
ورود به موقع محاسن بیشماری دارد که از جمله آنها میتوان به کمتر بودن ریسک و حد ضرر در معامله اشاره کرد که این یعنی اگر معامله شما اشتباه از کار درآمد میتوانید با یک ضرر کوچک خارج شوید نه یک ضرر بزرگ.
از علل دیگر اهمیت این نکته میتوان به کم شدن فشار روانی حاصل از دراودان (Drawdown) یا میزان در ضرر رفتن معامله اشاره کرد که این خود میتواند به اعتماد به نفس شما کمک کند.
به مثال واقعی زیر دقت کنید.
نمودار بالا چارت EURUSD در تایم 5 دقیقه میباشد که نویسندهی بیچارهی ما با این که جهت خرید را درست پیشبینی کرده بود اما متاسفانه دراودان حاصل از معامله باعث شد تا نتواند بار روانی حاصل از ضرر را تحمل کند و بدتر از همه دقیقا جایی از معاملات خارج شود که بازار بلافاصله در جهت تحلیل او حرکت کرده و سوزش شدیدی را به وی تحمیل کند😊!!!. سعی کنید مثل او نباشید!!!
بستن زودهنگام معامله در سود ممنوع!
شاید دومین دلیل مهم عدم سود دهی در این لیست، همین باشد. البته باز هم از دید همین نویسنده.
اگر شما یک معاملهگر هستید باید نسبت به استراتژی خود پایبند باشید البته این با مطمئن بودن خیلی فرق دارد.
جمله معروفی وجود دارد که میگوید به سودهای خود اجاز پرواز دهید؛ بله دقیقا حرف همین است البته نه پرواز در فضا!!
باز هم یک مثال واقعی ببینید از معاملهای دیگر از نویسنده مفلوک این مقاله!!!
در تصویر فوق چارت EURUSD در تایم 1 ساعته را مشاهده میکنید. در ابتدا که معامله فروش را باز میکند پی به اشتباه خود میبرد و سر به سر خارج میشود اما این مهم نیست مهم معامله خرید بعدی است که کاملا درست است اما نویسنده این مقاله گویا شش ماهه به دنیا آمده!!!
یکی نیست به او بگوید اگر میخواستی اینقدر زود ببندی اصلا چرا وارد شدی!
گذاشتن حد سودهای فضایی هم ممنوع!!!
بعضی معامله گران اینقدر نسبت به جهت بازار مطمئن هستند (البته اگر بشود کسی که نسبت به جهت بازار مطمئن هست را معاملهگر نامید.) که حد سود (Take profit) خود را در فضا میگذارند!!!
برای اینکه از این خطر در امان بمانید همیشه سعی کنید نسبت به اسکیل و تایم فریم معاملاتی خود حد سود را تعیین کنید و تایم فریم خود را زیاد بالا نبرید.
ترس از دست دادن معامله (Fear of missing out یا FoMO) نداشته باش.
این در واقع ارتباط تنگاتنگی با همان اولی دارد پس زیاد توضیح نمیدهیم.
حد ضرر (Stop Loss) حد ضرر و حد ضرر!!!
سه بار تاکید شد تا به اهمیت آن پی ببرید.
داشتن حد ضرر برای هر معامله یک الزام است اما مهمتر از آن این است که کجا بگذاریمش.
این نکته را فقط حرفهایهای بازار میدانند و ما آن را به طور سرّی در این مقاله میآوریم اما قول بدهید به کسی نگویید و آن این است: هیچ چیز قطعی نیست پس بگذارش! شاید بپرسید چه چیز را؟ ما هم میگوییم حد ضرر را!
اما کجا بهترین جای حد ضرر گذاشتن است؟ این یک بحث پیچیده است که نیاز به توضیحات فراوان دارد اما علیالحساب بهترین جا، جایی است که روند تحلیل شما دچار اشکال بشود! شاید بپرسید چطوری؟ ماهم در جواب میگوییم ممنونیم شما چطوری😊
شاید بتوان مقاله بالا را در نکته زیر خلاصه کرد.
به استراتژی خود پایبند باش.
به طور قطع برای اینکه بتوان در بازار به طور طولانی مدت و با هدف سود مستمر فعالیت کرد باید دارای استراتژی تست شده و شخصی باشید.
دقت کنین مساله پایبندی به استراتژی و اطمینان به استراتژی دو چیز جداست.
هیچ استراتژی بی نقص نیست و نمیشود به هیچکدام مطمئن بود پس هر کس گفت استراتژی مطمئن دارم علاوه بر دو پای خود دو پای نویسنده را هم قرض بگیرید و فرار کنید (پاهاشو لطفا بهش بر نگردونین دیگه).
این استراتژی میتواند بعد از مدتی تغییر کند اما نکته مهم این است که باید و باید به استراتژی پایبند بود.
به دور از شوخی، استراتژی در بالاترین جایگاه است چون بدون آن نه میشود به هیچ معاملهای ورود کرد، نه میتوان از هیچ معاملهای خارج شد و مهمتر از همه نمیشود هیچ معاملهای را مدیریت کرد.
شاید مهمترین دلیل اهمیت استراتژی بحث مدیریت سرمایه است که باید در استراتژی حتما لحاظ شود.
انشا الله در مقالات بعدی راجع به مدیریت سرمایه صحبت میکنیم.
لازم به ذکر است مقاله بالا نظرات تیم آواچارت است و مسئولیت استفاده از آنها بر عهده خواننده است.
با تشکر: آواچارت